نوشته شده توسط : ...........
روزي از روزها پدري از يک خانواده ثروتمند، پسرش را به مناطق روستايي برد تا او دريابد مردم تنگدست چگونه زندگي مي‌کنند. آنان دو روز و دو شب را در مزرعه ي خانواده‌اي بسيار فقير سر کردند و سپس به سوي شهر بازگشتند. در نيمه‌هاي راه پدر از فرزند پرسيد: خب پسرم، به من بگو سفر چگونه گذشت؟
نویسنده:م.هاتفی



:: بازدید از این مطلب : 179
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : 6 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ...........
شعر روز پدر,شعر برای پدر,شعر پدر,شعر تبریک روز پدر,شعر به مناسبت روز پدر,روز پدر 1389,تولد حضرت علی,عشر تبریک به پدر,شعر در وصف پدر

شب بودوماه واختر و شمع ومن وخیال

خواب از سرم به نغمه مرغی پریده بود

در گوشه اتاق فرو رفته در سکوت

رویای عمر رفته مرا پیش دیده بود

درعالم خیال به چشم آمدم پدر

کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود

موی سیاه او شده بود اندکی سپید

گویی سپیده از افق شب دمیده بود

یاد آمدم که در دل شبها هزار بار

دست نوازشم به سر و رو کشیده بود

از خود برون شدم به تماشای روی او

کی لذت وصال بدین حد رسیده بود

چون محو شد خیال پدر از نظر مرا

اشکی به روی گونه زردم چکیده بود


:: بازدید از این مطلب : 200
|
امتیاز مطلب : 36
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : 6 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ...........
متولدين تير ماه براي ارضاي خواسته خود به دنبال عشق و محبت خالص، حقيقي و ابدي هستند. آنها از دريافت گل و هداياي مختلف لذت زياد مي‌برند. به آنها توجه زيادي نشان دهيد از اين که ساعات طولاني را با همسر يا عزيزانشان در محيطي صميمي و گرم سپري کنند، خيلي به وجد مي‌آيند. آنها عاشق خانه و خانواده‌شان هستند. هميشه تاريخ‌هاي مهم مثل سالگرد تولد، ازدواج يا اولين روز آشنايي‌تان را به ياد داشته باشيد و به آنها هديه بدهيد. آنها دوست دارند مورد عشق و علاقه کامل طرف مقابلشان قرار بگيرند پس به آنها عشق بي قيد و شرط بورزيد و محبت کنيد. آنها از دريافت کارت‌هاي تبريک در مواقع مختلف لذت مي‌برند. هرگز و تحت هيچ شرايطي، آنها را دست نياندازيد و مسخره‌شان نکنيد. ممکن است شوخي‌هاي شما را خيلي جدي بگيرند و احساساتشان خدشه‌دار شود. اگر موقعيت و شرايط مناسب در اختيار آنها قرار بگيرد، ممکن است برخي مواقع خاص تبديل به افرادي فريب کار شوند. آنها روابط دوستانه تدريجي را ترجيح مي‌دهند. همواره به اعضاي خانواده آنها احترام بگذاريد تا مورد احترام آنها قرار بگيريد

:: بازدید از این مطلب : 211
|
امتیاز مطلب : 34
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : 6 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ...........
۲ترم گذشت...

Stock Photography: High School Graduating Girl Cries With Emotion

سد کنکور راشکستیم...

وارد دانشگاه شدیم...

دانشجو شده بودیم!

به یاد آوریم روز اول را.....

یادم نمیرود......

یک سال گذشت...

خوب یا بد...

زشت یا زیبا...

شاید آن طور که باید به علممان چیزی نیفزودیم!!!

میخواستیم تغییر دهیم جوی راکه شاید نمی پسندیدیم.

چقدر میخواستیم متفاوت باشیم با دانشجویانی که میدیدیم.

ولی باور دارم بعد از این

در کنار یکدیگر میتوانیم از علم ودانشگاه همان چیزی را بسازیم که برایش آمده ایم.

.

.

.

چقدر زود دیر میشود....

ولی....

۳ سال دیگر فرصت باقیست.

نویسنده:.....



:: بازدید از این مطلب : 185
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 6 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ...........
در ادامه ی پست قبلی ....

:: بازدید از این مطلب : 180
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 6 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ...........


f3su4o

شروع ترم

2vuc754

یک هفته بعد از شروع ترم



:: بازدید از این مطلب : 195
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 6 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ...........

نیسنده:م.هاتفی



:: بازدید از این مطلب : 193
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : 6 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ...........
استادی درشروع کلاس درس، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند. بعد از شاگردان پرسید:

به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟

شاگردان جواب دادند:

50 گرم ، 100 گرم ، 150 گرم

استاد گفت:

من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی افتد.

استاد پرسید:

خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟

یکی از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد میگیرد.

حق با توست... حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟

 

نویسنده:م.هاتفی



:: بازدید از این مطلب : 182
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 6 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ...........

زندگي همچون بادکنکي است در دستان کودکي

که هميشه ترس از ترکيدن آن لذت داشتن آن را از بين ميبرد . . .

نویسنده : محمد . ز



:: بازدید از این مطلب : 198
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 6 تير 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : ...........
به خاطر تمام آن زمان‌هایی که در کنار من بودی
به خاطر تمام آن حقایقی که چشم مرا بدانها گشودی
به خاطر تمام سرور و مسرتی که به زندگی من آوردی
به خاطر تمام راستی‌هایی که با آن، اشتباهاتم را تصحیح کردی
به خاطر تمام آرزوهایی که برآورده ساختی
به خاطر تمام عشقی که در تو یافتم
تا همیشه سپاسگزار تو خواهم بود ای عزیز، تو کسی بودی که مرا بالا نگاه داشتی و هرگز نگذاشتی که سقوط کنم؛ تو تنها کسی هستی که مرا کاملاً شناختی!
تو توانایی‌ام بودی وقتی ضعیف بودم
تو صدایم بودی وقتی نمی‌توانستم سخن بگویم
تو چشمانم بودی وقتی نمی‌توانستم ببینم
تو بهترین چیزی که در من بود، دیدی؛ وقتی که دستم کوتاه بودی، مرا بالا کشیدی
تو به من، ایمان بخشیدی، چرا که ایمان داشتی
تمام آن چیزی که هستم، به خاطر این است که تو مرا دوست داشتی!
تو به من بال دادی و باعث شدی پرواز کنم
تو، دستم را لمس کردی، من توانستم آسمان را لمس کنم
ایمانم را از دست دادم، تو آن را دوباره به من بازگرداندی
تو گفتی: هیچ ستاره‌ای دست‌نیافتنی نیست
تو کنارم ایستادی و من قد کشیدم
من، عشق تو را، تمام عشق تو را داشتم

:: بازدید از این مطلب : 189
|
امتیاز مطلب : 35
|
تعداد امتیازدهندگان : 12
|
مجموع امتیاز : 12
تاریخ انتشار : 6 تير 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد